نگارش: حامد میر، خبرنگار و تحلیل گر معروف پاکستان.
اگر کسی سوء تفاهم دارد، بگذارید سوء تفاهم خود را برطرف کند. نگاه ناوشکن های غزه به کل خاورمیانه است و حامیان آن ها برنامه هایی برای تغییر مرزهای چندین کشور مهم مسلمان از جمله عربستان سعودی، ایران، پاکستان و افغانستان دارند. کشورهای عربی با اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار کرده اند، اما با وجود روابط آن ها با اسرائیل، آزار و اذیت اسرائیل نسبت به فلسطینیان کاهش نیافته است. در ورای وحشیگری و تروریسم اسرائیل در ماه مبارک رمضان ۲۰۲۱ علیه سرزمین فلسطین و غزه، صحبت از ارتباط و مذاکره با اسرائیل به معنای مشارکت در جنایات اسرائیل اشغالگر است. دولت اسرائیل، به نام دفاع از خود، کودکان کوچک و بی گناه را در غزه منفجر کرده و بسیاری از یهودیان را مجبور به محکومیت اسرائیل کرد. در خیابان های لندن، بسیاری از رهبران یهودی ارتدکس را دیدیم که آن ها همراه با مسلمانان در حمایت مردم مظلوم فلسطین شعارهایی را سر می دادند. نه تنها مسلمانان، بلکه مسیحیان و یهودیان نیز در محکومیت جنایات اسرائیل در صف مقدم هستند و حتی در داخل اسرائیل نیز افرادی هستند که مخالف با تفکر تروریسم صهیونیستی هستند. زمان آن فرا رسیده است که ما تفاوت بین صهیونیسم و یهودیت را درک کنیم و مقاصد صهیونیستی را به همراه یهودیانی که صدای خود را علیه تروریسم دولتی اسرائیل بلند کرده اند را به جهانیان معرفی کنیم. اسرائیل تنها کشوری در جهان است که در سال ۱۹۴۸ با زور استکبار جهانی تأسیس شد و هنوز مرزهای دائمی آن قطعی نشده است. اسرائیل در طول جنگ های ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ اعراب و اسرائیل مرزهای خود را تغییر داده و سال ها است که با نقض قطعنامه های سازمان ملل مرزهای جغرافیایی خود را گسترش می دهد. این سیاست اسرائیل نیز توسط دولت نریندر مودی در هند اجرا شد و با نقض قطعنامه های سازمان ملل، از ۵ آگوست ۲۰۱۹ قصد داشت جمعیت اکثریت مسلمان ایالت اشغالی جامو و کشمیر را به اقلیت تبدیل کند، اما بزرگ ترین مانع در این راه ویروس کرونا شده است. اتفاق عجیبی است، همان قدرت هایی که در گذشته به پاکستان برای به رسمیت شناختن اسرائیل فشار می آوردند، اکنون می خواهند پاکستان به نام مذاکره با هند، کشمیر تسلیم شود تا فردا هند همان کاری را که اسرائیل در غزه انجام داد را در دره کشمیر اشغالی انجام دهند. پاکستان تنها قدرت هسته ای در جهان اسلام است، اما نکته مهم این است که وقتی پاکستان قدرت هسته ای نبود، بیشتر قدرت داشت و پس از تبدیل شدن به قدرت هسته ای اسلام، دولت پاکستان تبدیل به تسهیل کننده برای قدرت های استکباری جهان در منطقه شده است و همیشه تحت فشار دائمی "Do more" است، اما این باعث قدردانی است که دولت عمران خان، نخست وزیر پاکستان هنوز انعطاف پذیری در مورد مسئله اسرائیل را که برخی از کشورهای اسلامی از وی انتظار داشتند را نشان نداده است. اگر در یکصد موضوع با عمران خان اختلاف نظر داشته باشیم، اما موضع وی در مورد اسرائیل نه تنها به عنوان نماینده پاکستانی ها، بلکه به عنوان نمایندگی اکثریت مسلمانان جهان را نشان می دهد. ایشان تاکنون فقط از به رسمیت شناختن اسرائیل امتناع کرده و تجاوزات اسرائیل علیه فلسطینیان را محکوم کرد و نتوانست از محکومیت اسرائیل فراتر رود، زیرا سرنوشت ذوالفقار علی بوتو را فراموش نکرده است. رهبری فعلی حزب مردم پاکستان نتوانسته به نسل جوان امروزی که در انتخابات هر ساله شعار "زنده است بوتو، زنده است" را سر می دهد، فداکاری بزرگ بنیانگذار این حزب را بیان کند که وقتی جنگ اعراب و اسرائیل در رمضان ۱۹۷۳ آغاز شد، ذوالفقار علی بوتو خلبانان نیروی هوایی پاکستان را به سوریه و اردن فرستاد و آن ها چندین هواپیمای اسرائیلی را منهدم کردند. در این جنگ کره شمالی همچنین ۲۰ خلبان به مصر اعزام کرد و عربستان سعودی، کویت، مراکش، لبنان و سودان نیز نیروهای خود را برای جنگ علیه اسرائیل اعزام کردند. ایالات متحده آشکارا از اسرائیل حمایت کرد و کشورهای عربی نتوانستند اشغال اسرائیل را در اورشلیم خاتمه دهند، اما عرب ها برای اولین بار از سلاح های نفتی استفاده کردند. اندکی پس از این جنگ، در فوریه ۱۹۷۴، کنفرانس سران اسلامی در لاهور برگزار شد و در این کنفرانس، انور السادات، رئیس جمهور مصر و معمر قذافی، رئیس جمهور لیبی با همان هواپیما وارد لاهور شدند. امیر کویت، یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین را با هواپیمای خود همراه خود لاهور آورد. حافظ اسد، رئیس جمهور سوسیالیست سوریه و ملک فیصل، پادشاه عربستان سعودی در همراهی بوتو برای آزادی قدس در مسجد پادشاهی لاهور دعا کردند و امروز نیز برجی در مقابل مجلس ایالتی پنجاب به عنوان یادبود این کنفرانس بزرگ موجود است، اما پس از این کنفرانس، شاه فیصل، بوتو و انور سادات به نوبه خود قربانی توطئه های استکبار جهانی شدند. اسرائیل اعراب را به نام مذاکره تقسیم بندی کرد و بین آن ها جنگ به راه انداخت. وقتی پاکستان قدرت هسته ای نبود، قادر بود در مقابل تجاوز اسرائیل مقاومت کند، اما پس از اعدام بوتو این اتفاق هرگز نیفتاد تا کسی در مقابل این تروریست و اشغالگر بایستد. حتی نواز شریف، نخست وزیر سابق پاکستان که پاکستان را در سال ۱۹۹۸به قدرت هسته ای تبدیل کرد، امروز در تبعید است. همه اسرائیل را محکوم می کنند، اما رهبری ما جرات اقدام عملی علیه اسرائیل را از دست داده است. کسانی که به ما توصیه می کنند، با اسرائیل دوستی و روابط برقرار کنید، آن ها باید مفهوم "اسرائیل بزرگتر" را در پشت تفکر صهیونیستی درک کنند. همانطور که افراط گرایان هندو می خواهند کل آسیای جنوبی را به هند متحدی تبدیل کنند، افراط گرایان صهیونیست ها نیز می خواهند به هدف اسرائیل بزرگ تر از دره نیل تا رود فرات که شامل اردن، سوریه و بیشتر عربستان سعودی است، دست یابند. سرهنگ رالف پیترز، یکی از طرفداران صهیونیست های افراطی و افسر بازنشسته ارتش ایالات متحده، سال ها پیش ایده خاورمیانه جدید را مطرح کرد و در نقشه جدید خاورمیانه وی، مرزهای پاکستان نیز تغییر پیدا کرد. براساس نقشه رالف پیترز، کردستان با مناطق کردنشین ترکیه، سوریه، ایران و عراق ایجاد می شود، همچنین عراق به دولت های شیعه و سنی تبدیل می شود و برخی از مناطق عربستان به اردن و یمن می پیوندند. مناطق امارات متحده عربی با اکثریت شیعه را به کشور شیعه نشین عراق اضافه می شود، برخی از مناطق افغانستان را به ایران و برخی از مناطق ایران به آذربایجان داده می شود، همچنین کشور جدیدی در داخل پاکستان بنام بلوچستان آزاد تاسیس می شود و در شرق مناطق پختون به افغانستان داده می شود. ظاهراً این رویای دیوانه ای است و عملی شدنی آن آسان نیست، اما مفهوم اسرائیل بزرگ تر در کتاب های صهیونیسم وجود دارد. تخلیه اجباری جمعیت فلسطین از بیت المقدس شرقی و تلاش برای استقرار محله های یهودی در کرانه باختری از سوی اسرائیل اشغالگر، از کسی پنهان نیست. موضع گیری قائد اعظم محمد علی جناح، بنیانگذار پاکستان، در قبال اسرائیل در سال ۱۹۴۸ تا امروز همچنان معتبر است و رهبری افراطی اسرائیل و هند هرگز قابل اعتماد نیست، لذا اگر کسی سوء تفاهمی دارد، اکنون باید آن را برطرف کند.
نظر شما